Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7844 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inductive capacity
U
ثابت دی الکتریسیته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
static
U
الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
inductivity
U
ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
Other Matches
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
standing orders
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
electricity
U
الکتریسیته
creepage
U
مد الکتریسیته
brain potential
U
الکتریسیته مغز
electric conduction
U
هدایت الکتریسیته
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
electrical
U
مر بوط به الکتریسیته
static electricity
U
الکتریسیته ساکن
nuclear electricity
U
الکتریسیته هستهای
animal electricity
U
الکتریسیته بدن
positive electricity
U
الکتریسیته مثبت
negative electricity
U
الکتریسیته منفی
voltage source
U
منبع الکتریسیته
induced electricity
U
الکتریسیته القائی
electrical quantity
U
مقدار الکتریسیته
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
electric current
U
جریان الکتریسیته
electric conductor
U
هادی الکتریسیته
electric generator
U
مولد الکتریسیته
electric doublet
U
دو قطبی الکتریسیته
electric dipole
U
دو قطبی الکتریسیته
electrostatics
U
الکتریسیته ساکن
coulomb
U
واحد اندازه الکتریسیته
electrometer tule
U
لامپ الکتریسیته سنج
hot-wiring
U
سیم حاوی الکتریسیته
piezo electric effect
U
اثر پیزو- الکتریسیته
hot-wires
U
سیم حاوی الکتریسیته
magnetoelectric
U
مربوط به الکتریسیته القایی
generators
U
وسیله تولید الکتریسیته
hot-wired
U
سیم حاوی الکتریسیته
generator
U
وسیله تولید الکتریسیته
hot-wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
electrometer valve
U
لامپ الکتریسیته سنج
hot wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
replenished
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
watt
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
mains electricity
U
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
phase difference
U
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
watts
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
polar
U
دارای الکتریسیته مثبت و منفی
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
replenishing
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
insulators
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
replenish
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
ribbon switch
U
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
nonsparking
U
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
galvanism
U
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
hydro electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro-electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
conductors
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductor
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
permittivity
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge
U
بار الکتریسیته ساکن
[که در اثر مالش بوجود می آید.]
standing
U
ثابت دستورالعمل ثابت
ieee
U
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
powering
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powers
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibels
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
three pin plug
U
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
IEC connector
U
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electronic
U
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
isolation
U
مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
positive
U
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
fix
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
electrothermal printer
U
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
meter power supply
U
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
contact electricity
U
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
fiducial
U
ثابت
pats
U
ثابت
pegged
U
ثابت
pat
U
ثابت
leger or ledger
U
ثابت
settled
U
ثابت
fix
U
ثابت
steadiest
U
ثابت
fixes
U
ثابت
truest
U
ثابت
steady
U
ثابت
truer
U
ثابت
true
U
ثابت
established
U
ثابت
steadying
U
ثابت
sustains
U
ثابت
stable
U
ثابت
constant
U
ثابت
patted
U
ثابت
patting
U
ثابت
unswerving
<adj.>
U
ثابت
fixing
U
ثابت
undeviating
<adj.>
U
ثابت
sustained
U
ثابت
sustain
U
ثابت
incommutable
U
ثابت
resolute
U
ثابت
inalterable
U
ثابت
stables
U
ثابت
fixed bridge
U
پل ثابت
constants
U
ثابت
steadied
U
ثابت
equable
U
ثابت
unshaken
U
ثابت
indelible
U
ثابت
stationary
U
ثابت
steadier
U
ثابت تر
steadies
U
ثابت
static
U
ثابت
firmer
U
ثابت
solids
U
ثابت
solid
U
ثابت
rugged
U
ثابت
changeless
U
ثابت
standstill
U
ثابت
permanent
U
ثابت
firm
U
ثابت
invariable
U
ثابت
thetic
U
ثابت
hard and fast
U
ثابت
loyal
U
ثابت
thetical
U
ثابت
fixed
U
ثابت
immovable
U
ثابت
disputeless
U
ثابت
firmest
U
ثابت
firms
U
ثابت
specific
U
ثابت
specifics
U
ثابت
fixed inputs
U
نهادههای ثابت
constant capital
U
سرمایه ثابت
fixed condenser
U
خازن ثابت
fixed inputs
U
منابع ثابت
carbon fixed
U
ذغال ثابت
conservative flux
U
شاره ثابت
fixed capital
U
سرمایه ثابت
clinch knot
U
گره ثابت
fixed length
U
با درازای ثابت
fixed income
U
درامد ثابت
fixed head
U
با نوک ثابت
fixed echo
U
اکوی ثابت
fixed disk
U
دیسک ثابت
fixed davit
U
جرثقیل ثابت
fixed format
U
قابل ثابت
fixed costs
U
هزینههای ثابت
capital goods
U
دارایی ثابت
carbon fixed
U
کربن ثابت
fixed casement
U
قاب ثابت
fixed ersistor
U
مقاومت ثابت
fixed field
U
میدان ثابت
constant cost
U
قیمت ثابت
firm offer
U
پیشنهاد ثابت
constatnt
U
مقدار ثابت
figurative constant
U
ثابت تلویحی
field constant
U
ثابت میدان
costant load
U
بار ثابت
equilibrium constant
U
ثابت تعادل
dissociation constant
U
ثابت تفکیک
curie constant
U
ثابت کوری
to let the saw dust out of
U
را ثابت کردن
decay constant
U
ثابت تباهی
dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک
electric constant
U
ثابت الکتریکی
fixed ammunition
U
مهمات ثابت
fixed area
U
ناحیه ثابت
constant current
U
شدت ثابت
fixed capacitor
U
خازن ثابت
fixed budget
U
بودجه ثابت
constant error
U
خطای ثابت
constant factors
U
عوامل ثابت
constant luminance
U
روشنایی ثابت
fixed beam
U
تیر ثابت
constant of motion
U
ثابت حرکت
constant power
U
توان ثابت
fixed assets
U
دارائیهای ثابت
Recent search history
Forum search
1
size of the hypolimnetic oxygen debt
1
to establish blame
0
چرادر کامپیوترهای قدیمی وقفه ها موجب میشد تاثباتهادرمحلهایی ثابت ذخیره شوند
0
این است که
0
دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com